از زلزلهی ورزقان آغاز شد. اعلام شد که به گروه خونی O منفی نیاز است و من هم با اشتیاق رفتم و خون اهدا کردم. به خاطر حالخوبیهای فراوانی که برایم داشت بعد از چهار ماه دوباره رفتم و خون اهدا کردم.
به خاطر کاهش غلظت خون، سردردهایم کم شده بود. درد فتق دیسک کمرم هم کمتر میشد و یک احساس خوب دیگری هم بود که قابل توصیف نیست.
بعد از مدتی سه ماه یکبار میرفتم و به دیگران هم توصیه میکردم . به فکر شکستن رکورد جهان و ثبت در کتاب رکوردهای گینس افتادم اما با اولین جستجو به نام دکتر شیخالاسلامی رسیدم که به کلی از رکوردشکنی مایوس شدم - ایشان از سال 1342 تا کنون خون اهدا کردند و در زمان جنگ ایران و عراق شانزده ماه پیاپی هر ماه خون اهدا کرده و اکنون در سن 70 سالگی بازهم ادامه میدهد و تا کنون بیش از 200 لیتر خون اهدا کرده است. - اما اشتیاق اولین اهدای خون همچنان در حال افزایش بود.
بهمن ماه سال 93 برای اهدای خون رفتم و بر اساس رویه بعد از یک هفته منتظر پیام تشکر سازمان بودم اما خبری نشد. این پیام به معنای سلامت خون اهدایی است و زمان خوندهی بعدی را معین میکند.
اسفند ماه 93 از بانک انتقال خون همدان با من تماس گرفتند و از من خواستند به دفترشان مراجعه کنم. خانم مسؤو گفتند که نتیجهی آزمایش HIV منفی نشان نداده است و بایستی دوباره خونگیری انجام و برای تکرار آزمایش به کرمانشاه - که به گفتهی ایشان مجهزتر از مرکز همدان است - ارسال شود. قرار شد اول اردیبهشت 94 به من خبر دهند. در این تاریخ مراجعه کردم اما هیچ پاسخی نداشتند زیرا دراصل نمونه اسفندماه را ارسال نکرده بودند. خانم مسؤول گفت : بعد از دریافت نتیجهی آزمایش! و بعد از سپری شدن سه ماه از آزمایش قبلی یک نمونه جدید از شما میگیریم و اینبار به تهران میفرستیم و بعد از گذشت یک دورهی سه ماهه که میزان آنتیبادی خونت به دست آمده نتیجه قطعی و نهایی حاصل خواهد شد. من که از اصطلاحات پزشکی ایشان سردرنیاوردم و تنها چیزی که متوجه شدم که خرداد ماه باید پس از تماس سازمان برای نمونهگیری جدید مراجعه کنم. اما خبری نشد.
یک تیرماه به بیمارستان شهید بهشتی مراجعه کردم و آزمایش HIV دادم و سوم تیرماه نتیجه منفی آزمایش را از آزمایشگاه بیمارستان دریافت کردم و به بانک انتقال خون مراجعه کردم. خانم مسؤول نبود و تقاضا کردم که لازم است حتما با ایشان صحبت کنم.
خانم کیوانی راد آمدند و نتیجهی آزمایش را از ایشان خواستم، گفتند نتیجه آزمایش خون 19 اردیبهشت 94 هنوز نیامده! گفتم خانم من اسفند 93 آخرین بار نمونه خون تحویل دادهام. اصلاح کرد و گفت همان نمونه است که هنوز نتیجهی آن مشخص نشده است. نتیجه آزمایش بیمارستان بهشتی را به ایشان دادم و گفتم که شما هیچگاه نمونه خون مرا به آزمایش ندادهاید و الان 7 ماه است که مرا در برزخ نگهداشتهاید. این رفتار شما قابل قبول نیست.
گفت: سازمان ما توان انجام این آزمایشها را ندارد زیرا pcr های ما گران است. گفتم : چند بار در ماه پیش میآید که نیاز به نمونهگیری مجدد باشد؟ گفت: 4 مرود در ماه. پرسیدم چند بار خون اهدا کردهام؟ از روی سیستم گفت 7 بار. گفتم : با توجه به اینکه 450 هزار تومان ارزش ریالی هر واحد خون اهدایی است و به قول شما 4 مورد در ماه به تکرار آزمایش نیاز میافتد دو راه داشتید. سادهترین راه این بود که بگویید اهداکننده ما یک سازمان غیر انتفاعی هستیم و توان تکرار آزمایش را نداریم و من هم همان روز برای آزمایش به مکان مورد گواهی شما مراجعه میکردم و در این برزخ نمیماندم. و راه دوم هم این است که از اعتبار سازمان بخشی را به این کار اختصاص دهید و به احترام اهداکنندهگان این آزمایشات را تکرار میکردید.
باز هم از ایشان پرسیدم آیا این آزمایش نتیجهی نهایی است یا لازم است به مکان دیگری نیز مراجعه کنم که ایشان گفتند همان آزمایش کفایت میکند ولی بر اساس دستورالعمل سازمان انتقال خون شما دیگر امکان اهدای خون ندارید.
به ایشان گفتم که احساس بسیار بدی نسبت به سیستمشان پیدا کردهام و تلاش میکنم تا بلکه سیستمتان تغییر کند به امید آنکه این برزخ برای دیگر هموطنانام تکرار نشود.