در پست
نهاد حمایتی کارگران کدامند نوشتم که نمایندگی شش نفر از کارگران کورههای آجرپزی که بیدلیل اخراج شده اند پذیرفتهام و شکایت آنها در خصوص دریافت مزایای عقب افتاده در هیات تشخیص شهرستان همدان در جریان است.
رای هیات تشخیص صادر شد و هر شش شکایت را به علت پیمانکاری بودن رابطهی کاری مردود دانست. در جلسات شورای حل اختلاف نیز هر نه نفر عضو شورا عقیده داشتند که رابطه کارگری وجود نداشته و بنابراین هیچ مزایایی به این افراد تعلق نمیگیرد تنها به استناد نوشتهای که در آن نوشته شده بود که محمد بابایی به عنوان سرکارگر پیمانکار تمام حقوق و مزایای همکارن را دریافت کرده است.
از یک طرف حق بیمه این افراد توسط کارفرما واریز شده بود و از طرف دیگر در برگه مذکور به جای پرداخت مبلغ پیمان به حقوق و مزایا اشاره شده بود بنابراین جلسه بارها تکرار شد. بار دوم رییس شورا - که از قبل ایشان را میشناختم و بر آگاهی و عدالت ایشان ایمان داشتم - را قانع کردم که دوباره برای تحقیق اقدام کنند با این توجیه که صدور این رای تنها تضییع حقوق این شش نفر نخواهد بود بلکه در حق تمامی کارگران کورههای آجرپزی این رویه تکرار خواهد شد.
ایشان به جای اعزام بازرس به محل کارگاه جهت تحقیق. خودش رفته بود و به این نتیجه رسید که رابطهی کاری چرخکش ها هرگز پیمانکاری نبوده است و حکم حقانیت خواسته این افراد را صادر نمود. بگذریم از اینکه مبالغ بسیار ناچیز است اما صرف صدور این احکام یک موفقیت خوب بود. هم اکنون آرا در مرحله اجرا است.
وقتی در مورد کم دقتی هیات تشخیص با یک فرد مطلع مشورت میکردم گفت که شکایتهای مطروحه آنقدر زیاد است که هیاتهای تشخیص برای کاستن از تعداد پروندهها به حداقل دلایل بسنده میکنند که در اثر کم اطلاعی کارگران اغلب به زیان کارگر رای صادر میشود.
از نکات بسیار مهمی که برایم مبهم باقی ماند انتخاب نمایندهی کارگران است که با توجه به فقدان تشکلهای کارگری این نمایندهگان را چه فردی برای قضاوت بر میگزیند.
پروندهی دیگری که در دست اقدام دارم مربوط به فردی 38 ساله که در محل کار فوت میکند. قبل از فوت ارتباطش با بیمه قطع بوده است اما مجموع سوابقاش در تامین اجتماعی بیش از 8 سال است.