Translate

۱۲/۱۳/۱۳۸۹

زمستان است و سرما سخت سوزان است ... و نفت كوپني!

روستاي ما گاز خانگي ندارد، سوخت منازل نفت و گازوييل است، سالهاي گذشته شعبه‌ي نفت يك ابتكاري به خرج داد و كسي صف نفت نمي‌رفت: روستا 700 خانواري به 5 منطقه تقسيم شده بود وقتي نوبتشان مي‌شد، توسط متصدي شعبه ، بوسيله‌ي تراكتوري كه براي اين كار خريداري شده بود نفت به درب منازل برده مي‌شد، سه سالي مي‌شود كه ديگر سر صف نفت كسي دستش نشكسته بود، كسي شيلنگ نفت را روي ديگري نمي‌گرفت، به هم فحش نمي‌دادند و خلاصه يه نوع رفاه ! و آسايش براي مردم روستا ايجاد شده بود تا اينكه ....
      ثبت‌نام كوپن سوخت در ترفةلعيني ! انجام شد، تعدادي (40 درصد) از كوپن هاي سوخت اهالي آمده، هوا كه سرد بود، سردتر هم شد، نفت هم كه گران است، پول يارانه نقدي هم كه تمام شده ! حالا ما مونديم و صف نفت و  ... گل و لاي است كه از سر و كولمان بالا مي‌رود تا بتوانيم يك بشكه نفت ببريم خانه!











هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر