Translate

۸/۱۷/۱۳۹۳

آموزش خیاطی بانوان

    آموزش خیاطی برای بانوان روستای تاج آباد آغاز شد. بیش از یک سال پی‌گیری‌های هاجر به بار نشست. اولین بار با اداره فنی و حرفه‌ای شهرستان بهار جلسه داشتیم. بعد با بخشداری و پس از آن کمیته امداد شهرستان و چند بار هم با اداره کار و تعاون. در کارگروههای جدیدی که برای اشتغال ایجاد شده است بخشی از وظایف و مسولیت‌ها بین این ادارات تقسیم شده است و پاره‌ای از مسولیت‌ها و اعتبارات هم به بسیج سپرده شده است.
    در این دوره‌ی آموزشی که بالاخره با پادرمیانی بخشدار مرکزی بهار به سر انجام رسید تعداد 24 نفر از بانوان روستا حضور دارند و فنون حرفه‌ای خیاطی را در سه کلاس 8 نفره فرا می‌گیرند. مکان برگزاری دوره خانه‌ی عالم روستا است.
    دوره قرار است 6 ماه ادامه یابد و طبق مستندات کمیته‌ی امداد شهرستان بهار برای هر نفر 600 هزار تومان هزینه می‌شود.
    هاجر در نظر دارد در سه ماهه‌ی زمستان که مردهای روستا هم بیکارند برای آنها نیز کلاس آموزش خیاطی دایر کند.
   سرمایه‌گذاری هم اعلام آمادگی کرده تا تمام ملزومات را تهیه و تولید را هم خریداری کند.
   این اولین بار است که شورای روستا - هاجر - توانسته است برای ایجاد اشتغال کاری را در روستا آغاز کند.


 به امید پیروزی‌اشان





۷/۰۹/۱۳۹۳

یک اتفاق نیک درآغاز ماه مهر

    ماندانای عزیز از دوستان جدید مجموعه‌ی زانیار است. چند روز پیش پرسید برای سال تحصیلی جدید چه برنامه‌ای دارید؟
  با همفکری سایر دوستان زانیار - هاجر . مریم . کلثوم  مهران و رضا - لیست دانش‌آموزان نیازمند را گرد‌آوری کردیم و به حامیان زانیار ارایه کردم. در آغاز این لیست 25 نفر بود ولی به این تعداد چند نفر افزوده شد و برخی هم حامیان دیگری داشتند.
   برای هر نفر مبلغ 150هزار تومان در نظر داشتیم تا هزینه‌ی خرید لباس فرم مدرسه. کیف . کتاب . یک جفت کفش و  لوازم‌التحریرشان کنند. 
ماندانا مبلغ یک میلیون تومان
جواد مبلغ صد هزار تومان
منصوره مبلغ دویست هزار تومان 
و گروه آزیران - ایران چریتی - مبلغ دو میلیون و هشتاد و پنج هزار تومان برایمان کمک فرستادند.
  تمام نیازمندیهای بچه‌ها را نتوانستیم پوشش دهیم اما ضمن اینکه تلاش کردیم به تناسب نیاز بچه‌ها مبالغ را تقسیم کنیم در مدت روزهایی که گرم این کار بودیم لحظه‌های استثنایی را تجربه کردیم - استثنا از آن جهت که واژه‌ای برای توصیف غم توام با همدلی را نیافتم - .
  از همه‌ی دوستان گرامی متشکرم به ویژه ماندانا که جرقه آغاز این کار را زدند.

 پی‌نوشت:
جواد از دوستان محیط زیست مبلغ 100 هزار تومان و خانم ماندانا هم مبلغ دیگری - 200 هزار تومان - به این کار نیک افزودند.

۷/۰۸/۱۳۹۳

کتابخانه دبستان دهنو

  دهنو روستایی کوچک در فاصله سه کیلومتری جنوب تاج‌آباد سفلی جزو روستاهای اقماری تاج آباد است. 35 خانوار و 120 نفر جمعیت دارد. در دبستان روستا 6 دانش‌آموز و یک معلم متعهد مشغول کار تلمذ و تعلیم هستند.
   معلم نازنین که مدرسه‌اش را از تمیزی خودنمایی می‌کند با دانش‌آموزانش رابطه‌ای صمیمی دارد تا جایی که یکی از دانش‌آموزانش که به تازگی به همدان مهاجرت کرده‌اند هر روز صبح با معلم به مدرسه‌ی روستا می‌آید و بعد از تعطیلی مدرسه با ماشین معلم به خانه‌اشان در شهر برمی‌گردد. 
  محمد سام و ستاره کلاس اول هستند
  علی کلاس دوم است
  آرمین کلاس چهارم است 
  میلاد و سهیل هم پایه‌ی ششم می‌خوانند.
    مابقی کتابهای اهدایی گروه " ایران چریتی" که پنجاه و دو جلد بود را به آقا معلم و میلاد سپردیم. میلاد مسولیت کتابخانه را بر عهده گرفت.





کتابخانه‌ در تاج‌آباد بالا

دبستان تاج‌آباد بالا در سال تحصیلی جدید 12 دانش‌آموز دارد. 
کلاس اول 3 نفر
کلاس دوم : 1 نفر
کلاس سوم : 1 نفر
کلاس چهارم: 3 نفر 
کلاس پنجم: 4 نفر
در دو کلاس درس می‌خوانند و یک معلم دارند. در یکی از کلاس‌ها هم یک فوتبال دستی دارند که تنها وسیله بازی بچه‌ها در کل روستای 160 نفری‌اشان است.
   تعداد 100 جلد از مجموع 150 جلد کتابهای اهدایی "ایران چریتی" را به مدرسه تحویل دادیم و فهیمه و مریم که هر دو در کلاس پنجم درس می‌خوانند مسولیت اداره‌ی کتابخانه را زیر نظر مدیر مدرسه بر عهده گرفتند. قرار گذاشتیم بعد از سه ماه برای بازدید از کتابخانه و ارزیابی روند کار خدمت دانش‌آموزان برسیم.



ٰتعمیر لوله‌ی آبرسانی به مدرسه. گازرسانی و رنگ‌آمیزی کلاس‌ها از مهمترین نیازهای مدرسه است.
  
  





۶/۳۱/۱۳۹۳

لبخند و احترام به جای برگه‌ی جریمه و باتوم

    نامش محمدرضاست قبل از اینکه در چهارراه خواجه رشید پل روگذر ساخته شود ترافیک متراکمی وجود داشت. مدتها محل خدمتش همین چهارراه بود برای همه‌ی رانندگان احترام می گرفت و برای رهگذران هم. دفترچه‌ی جریمه هرگز از جیبش خارج نمی‌شد و اهالی شهر همدان همه هم او را می شناسند و دوستش دارند و به خاطر احترام ایشان هم اگر هست مقررات را رعایت می کردند. نماد یک پلیس محترم و آموزش دهنده قانون و احترام است. هیچ راننده‌ای خودش را از او پنهان نمی‌کرد بلکه دستی برایش تکان می‌داد. با آن چهره‌ی متبسم و احترام‌های جدی‌اش انرژی مثبت می‌داد.
   چند روز پیش از چهارراه سعیده عبور کردیم ‌چهارراه شلوغی است محل ماموریت سروان محمدرضا هیکل است. رفتم و از ایشان اجازه گرفتم تا تصویر بگیرم با همان گرمی و حرارت تشکر کرد و اجازه را با یک احترام نظامی صادر کرد.
  این پلیس نازنین هرگز فحش نمی‌شنود و به جای آن وقتی که راهنمایی و رانندگی همدان با سیل پیام‌های تقدیرآمیز مردم روبرو شد یک درجه‌ی تشویقی هم گرفت. نوش جانش.
  هربار که ایشان را می‌بینم یاد پلیس‌های خوش‌برخورد و رفتار احترام‌آمیز پلیس کردستان عراق می‌افتم و آرزو می‌کنم ای‌کاش این اخلاق همه پلیس‌های ما باشد.








۶/۲۹/۱۳۹۳

نه دامداران تاج آباد به واکسن‌های اداره دامپزشکی

صبح امروز ماموران اداره دامپزشکی شهرستان بهار بعد از اطلاع رسانی های قبلی برای انجام واکسیناسیون تب مالت دام های کوچک به روستا مراجعه کردند اما تنها موفق به انجام واکسیناسیون یکی از گله‌ها شدند و صاحبان باقی گله‌ها از این کار ممانعت کردندو
  سال گذشته در اثر این واکسیناسیون تعداد زیادی از گوسفندان باردار بره‌شان را سقط کردند و اهالی معتقد بودند که در اثر این واکسیناسیون بود دامهایشان تلف شد، به همین دلیل امسال از این کار جلوگیری کردند. 
   صحبتی که با کاردان دامپزشکی داشتم معتقد بود علت کم آبی بوده و... 
سال گدشته بش از 700 بره تلف شدند البته آمار دقیق را کسی نمی داند چون دامداران روستا از دامپزشکی شنیده بودند که در صورت مطلع شدن دامپزشکی همه دامهایشان اتلاف و سوزانده خواهد شد.
  و صد البته هیچ کس از مسولین دامپزشکی حاضر نشد برای دامدارن روستا توضیح دهد یا احیانا از آنان دلجویی کند.

لیلا و کلاس جبرانی اش

    کلاس جبرانی برگزار شد. این پیشنهاد خوب یکی از همکاران مجموعه زانیار بود. گفت : حالا که دارید زبان انگلیسی را آموزش می دهید خوبه برای دانش آموزان متقاضی کلاس جبرانی هم تشکیل دهیم. ریاضی و املا بیشترین متقاضی را داشت. این پیشنهاد لیلا بود. او ساکن لرستان است، در دانشگاه بوعلی همدان درس می خواند و از چند سال پیش در کارهای آموزشی  مجموعه زانیار کمک کرده است. 
    همچنانکه از معلم های مدرسه دولتی همواره تقاضا کرده ام که {{ بیشتر از اینکه در کار سوادآموزی بچه ها تلاش کنید در مسیر انسان بودن بچه ها کنید}} از لیلا هم همین درخواست را داشتم. 
  کار کردن ریاضی آغاز شد و املا را هم با کتابخوانی و انشا نویسی ادامه داد.
لیلا می گفت: این دانش آموزان جزو بهترین بچه ها هستند و مشکلشان ناشی از خانواده است. مشکلاتی نظیر اعتیاد، بیسوادی، ناآگاهی و ... که گاهی اوقات سبب کتک خوردنهای بی دلیل این بچه ها شده است سبب شده ضعف تحصیلی برای این بچه ها ایجاد شود.
  یکی از هنرهای این معلم نازنین دوست شدن با دانش آموزان است. عاملی که باعث علاقمندی دانش آموز به درس می شود و معلمهای این زمان از آن به شدت فاصله می گیرند. دوست شدن با دانش آموز و گوش دادن به درددل او را دون شان خود می دانند. لیلا از ماهی سیاه کوچولو می گوید که چقدر برای بچه ها خوشایند بود.
     از علیرضا گفت که از بیرون رفتن و بازی با بچه ها می ترسید - آنقدر از پدر کتک خورده بود - از دانیال گفت که  ... و از دختری گفت که حاضر نبود کنار پسرها بنشیند چونکه معلم مدرسه شان نشستن دختر و پسر کنار همدیگر را به عنوان تنبیه به کار برده بود. از انشاهایشان گفت که بی دغدغه نمره و تشر خواسته های خودشان را نوشته بودند. 
     لیلا برای زورآزمایی کنکور کارشناسی ارشد به لرستان رفت و چقدر دوست داشت کلاس اش ادامه پیدا می کرد. 
     مهدیه در راه است دوستی که قصد دارد زندگی ای نویی را بیاغازد شاید او بتواند کلاس لیلا را ادامه دهد.
  



۶/۲۶/۱۳۹۳

جایگاه شوراها در دولت یازدهم

    یک سال از عمر  چهارمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا گذشت و دولت یازدهم هم وارد دومین سال فعالیت خود شد. دولت دهم که شورا را به حساب نمی آورد که هیچ تصمیمات مجلس را به هیچ می انگاشت. گرچه قیاس دولت کنونی و قبلی و تفاوت های مثبت دولت کنونی قابل قبول است - اگر سیلی خوردن شورا را به عنوان یک استثنا در نظر بگیریم - اما فاصله جایگاه تعریف شده در قانون اساسی و ارج و قرب آن نزد ادارات و دستگاههای دولتی بسیار زیاد است. این فاصله آنقدر زیاد است که بعد از گذشت یکسال از فعالیت این دوره شوراها انگیزه شوراها برای ادامه فعالیت بسیار کاهش یافته است. شورایی که در قبال فعالیتش هیچ عایدی ندارد و تنها انگیزه اش کاهش مشکلات منطقه فعالیتش است. شاید اوضاع در شهرها - به خاطر دریافت حق الجلسه مناسب - کمی متفاوت باشد اما در شوراهای روستا و بخش و شهرستان هیچ مبلغی بابت حق الجلسه که دست کم بتواند هزینه رفت و آمدها را تامین کند نیز دریافت نمی کنند.
   از طرفی تصمیات شورا و رای زنی های مکرر و زمانبر با متولیان دستگاههای دولتی دست اندر کار در امور عمرانی روستاها، اگر در مسیر اجرای بر اثر ضعف مدیر مربوطه شهید نشود در انتها با یک اشاره ی فرماندار یا نماینده مجلس یا ... باد هوا می شود ته دل شورا به گونه ای خالی می کند که رمق ادامه کار را در خود نمی بیند.
  امکانات و لوازم اداری برای تایپ یک نامه را هم در اختیار ندارد.
 شوراهایی که می توانند نماد واقعی حکومت مردم بر مردم باشند به یک کلیشه تبدیل می شوند و تنها برای پر کردن صندلی همایش ها و سمینارهای بی اثر و  تهی بدل می شوند.
  خوش آنروزی که در اجرای اصل 3 و 6 و 103 قانون اساسی تمامی تصمیمات بخشدار و فرماندار و استانداران و حتی انتصاب آنان با نظر و هماهنگی با شوراهای روستا و شهر و شوراهای فرادتسی گرفته می شد. 
  به نظر شما جایگاه مردم و شوراها کجاست؟

  

۵/۲۲/۱۳۹۳

خودکشی

 سال 93 تا این تاریخ سه مورد خودکشی در تاج‌آباد اتفاق افتاده که یک مورد به مرگ فرد انجامید.

فرمان همتی متولد 1376 که تیرماه 1393 با خوردن سیانور خودکشی کرد.

۵/۲۱/۱۳۹۳

نمایندگی در دعاوی اداره کار و نمونه آراء صادره

   در پست نهاد حمایتی کارگران کدامند نوشتم که نمایندگی شش نفر از کارگران کوره‌های آجرپزی که بی‌دلیل اخراج شده اند پذیرفته‌ام و شکایت آنها در خصوص دریافت مزایای عقب افتاده در هیات تشخیص شهرستان همدان در جریان است.
  رای هیات تشخیص صادر شد و هر شش شکایت را به علت پیمانکاری بودن رابطه‌ی کاری مردود دانست. در جلسات شورای حل اختلاف نیز هر نه نفر عضو شورا عقیده داشتند که رابطه کارگری وجود نداشته و بنابراین هیچ مزایایی به این افراد تعلق نمی‌گیرد تنها به استناد نوشته‌ای که در آن نوشته شده بود که محمد بابایی به عنوان سرکارگر پیمانکار تمام حقوق و مزایای همکارن را دریافت کرده است.
  از یک طرف حق بیمه این افراد توسط کارفرما واریز شده بود و از طرف دیگر در برگه مذکور به جای پرداخت مبلغ پیمان به حقوق و مزایا اشاره شده بود  بنابراین جلسه بارها تکرار شد. بار دوم رییس شورا - که از قبل ایشان را می‌شناختم و بر آگاهی و عدالت ایشان ایمان داشتم - را قانع کردم که دوباره برای تحقیق اقدام کنند با این توجیه که صدور این رای تنها تضییع حقوق این شش نفر نخواهد بود بلکه در حق تمامی کارگران کوره‌های آجرپزی این رویه تکرار خواهد شد.
   ایشان به جای اعزام بازرس به محل کارگاه جهت تحقیق. خودش رفته بود و به این نتیجه رسید که رابطه‌ی کاری چرخکش ها هرگز پیمانکاری نبوده است و حکم حقانیت خواسته این افراد را صادر نمود. بگذریم از اینکه مبالغ بسیار ناچیز است اما صرف صدور این احکام یک موفقیت خوب بود. هم اکنون آرا در مرحله اجرا است.





وقتی در مورد کم دقتی هیات تشخیص با یک فرد مطلع مشورت می‌کردم گفت که شکایتهای مطروحه آنقدر زیاد است که هیاتهای تشخیص برای کاستن از تعداد پرونده‌ها به حداقل دلایل بسنده می‌کنند که در اثر کم اطلاعی کارگران اغلب به زیان کارگر رای صادر می‌شود.
 از نکات بسیار مهمی که برایم مبهم باقی ماند انتخاب نماینده‌ی کارگران است که با توجه به فقدان تشکلهای کارگری این نماینده‌گان را چه فردی برای قضاوت بر می‌گزیند.
پرونده‌ی دیگری که در دست اقدام دارم مربوط به فردی 38 ساله که در محل کار فوت می‌کند. قبل از فوت ارتباطش با بیمه قطع بوده است اما مجموع سوابق‌اش در تامین اجتماعی بیش از 8 سال است. 

علی آقا موتورساز

    علی آقا یکی از خوش ذوق ترین اهالی تاج آباد است. کاردستی‌های زمان مدرسه اش توی ذهن همه همکلاسی‌ها و معلمها نقش بسته. چهارم ابتدایی بود که با تخته  بولدوزر ساخت و پنجم ابتدایی اسلحه شکاری ساخت و خیلی ابزار دیگر اما کسی تشویق‌اش نکرد تا الان من بگویم علی آقای نابغه ما فلان اختراعات را انجام داد و تنها با احتیاط می‌گویم خوش ذوق.



     قبل از اتمام راهنمایی مدرسه را رها کرد و رفت سرکار. بعد از خدمت سربازی گواهینامه پایه یک گرفت چند سال از عمر را روی ماشین گذراند اما زندگی در شهر به مذاقش نساخت و دوباره آمد روستا. چهار متر از خانه‌ی کوچکی که پدر در اختیارش گذاشته بود را کرد تعمیرگاه موتور. کار و بارش روبراه است. فرید - پسرش - و - شهاب - پسر عمویش هم شاگردش هستند.



این هم ابتکار فرید است.




۲/۱۱/۱۳۹۳

فراگیری زبان انگلیسی در مدرسه ابتدایی تاج آباد همگانی شد

     از آبان ماه سال 92 آموزش زبان انگلیس در شیفت بعد از ظهر مدرسه ابتدایی تاج آباد برای علاقمندان آغاز شد .  در چهار ماه اول بیش از 70 دانش آموز در این برنامه آموزشی شرکت کردند.
    بعد از مذاکره با رییس اداره آموزش و پرورش شهرستان و همکاری مدیر موفق مجتمع آموزشی روستا آموزش زبان انگلیسی در مقطع ابتدایی در روستا همگانی شد. این آموزش برای مقطع پیش دبستانی - با کتاب لیتل فرند - هم آغاز شده است.
  تعدادی از اولیا که نگران بار مالی این برنامه ی آموزشی بودند مخالفت کردند اما بیش از 90 درصد والدین یا موافق بودند یا بی تفاوت. 
 

گرده پزی مامه پنجعلی

 

  این مرد پنجعلی نام دارد. ساکنین تاج آباد را به دو بخش تقسیم کرده است. یک روز در میان با موتورش گرده هایش را در خانه ها می آورد. صبحانه ی اهالی بدون گرده پنجعلی اشتهاآور نیست.
 




   او در کورهِ آجرپزی کار می کرد. برای صحرا رفتن موتور خرید و از موتور افتاد و هر دو دست اش از مچ شکست و دیگر نتوانست سرکوره کار کند و این آغاز مرحله ی جدید زندگی اش بود.

     با سکینه - همسرش - در خانه تنوری ساخت و گرده پزی کرد و گرده هایش را با یک چرخ دستی به در خانه ها برد. کارش رونق گرفت و موتورسواری هم یاد گرفت و با موتور کارش را ادامه داد.
     الان با دختر و دامادش یک مغازه کوچک اجاره کرده و گرده هایش در همدان و اسد آباد هم مشتری دارد و مهمانان روستا به عنوان سوغات می خرند.
   قیمت هر گرده 400 تومان است.


۲/۰۵/۱۳۹۳

سبد بافی و گلسازی در تاج‌آباد

 اولین کارگاه سبد بافی در تاج‌آباد آغاز به کار کرد.
یزدان ده سال پیش این کار را آموخته بود اما به قدری سرگرم کار در کورهٔ آجرپزی شده بود که یادش رفته بود این هنر را بلد است. 

  وقتی برای خرید ترکه مروار به ملایر رفت باورش نمی‌شد که قیمت 500 هزار تومان به ازای یک تن به 5میلیون و 500 هزار تومان رسیده است. قدری سرخورده شد ولی  به اتفاق دایی رفتند و از رودخانه‌های روستا ترکه مروار جمع‌آوری کردند و شروع کردند.




  
  فرزانه هم که گلسازی می‌کند چند تا از سبدهای دایی و یزدان را تزیین کرد.






    یزدان و دایی با سرمایه‌ای کمتر از دویست هزار تومان این کار را آغازیده‌اند.

    چند نمونه از کارهایشان رابرای بازاریابی به شهر بردم و منتظر بازخورد هستیم.

پانوشت:
مروار گونه‌ای درخت بید است که از قدیم ترکه آنرا برای کارهای دستی در روستای تاج آباداستفاده می‌شده است. تیوجه  - برای دمکش برنج و حمل گندم زمانی که برای شستن قبل از آسیاب به رودخانه می‌بردند کاربری داشت -. قفا - برای حمل مواد غذایی و سایبان کشک استفاده می‌شد - سوته با فتح سین و کسر واو - برای حمل انگور کاربرد داشت و زمانی هم که قطر آن زیاد شود به خاطر یک دست و بی‌شاخه بودن برای دسته ابزار درو - کرنتو - و بیل و نیز شن و کره - دو ابزار جمع آوری گندم درو شده -کاربرد داشت.

۱۲/۱۸/۱۳۹۲

دبستان تاج آباد بالا

 هشت دانش آموز دارد و یک معلم.
تا حالا کتاب نداشته اند. گفتند کتاب داستان می خواهیم.
زنگ ورزش داشتند و مشغول فوتبال شدند.
آقای کریمیان -معلم - گفتند : خیلی باهوش و درسخوان هستند.
آقای کریمیان گفت: خودم می خواستم هزینه گازرسانی مدرسه را بدهم اما بسرم تصادف کرده و 25 میلیون دیه دادم -فیش های بانکی را نشانم داد -.